Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش روز شنبه ایرنا ، حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهوری ایران در امور افغانستان و ریاست نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در کابل در گفت‌وگویی تفصیلی با خبرگزاری صدای افغان(آوا) بر مسئولیت پذیری طالبان در نظام بین الملل که موجب مشروعیت است، تأکید کرد و گفت که پایبندی به اجرای تعهدات از سوی مسئولان امر در افغانستان، از جمله بحث آب خواسته اصلی برای تنظیم روابطی پایدار با ایران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی خاطرنشان نمود که باید در کنار مواضع که گفته می شود، مستندات عینی هم از سوی خود مسئولان امر در طالبان اجرا و مشخص شود، تا مردم باور کنند با یک حکومت مسئولیت پذیر در افغانستان روبرو هستند.


به گفته وی، افکار عمومی در جمهوری اسلامی ایران برای قضاوت در مورد حاکمیت طالبان، در انتظار دو پیش‌نیاز است؛ یکی قانون اساسی حکومت و دیگری، مشاهده ملموس پایبندی این حکومت به تعهدات و عهدنامه های بین المللی است.
این دیپلمات برجسته ایرانی تصریح کرد، حکومت طالبان مجموعاً مواضعی گرفت که نشان دهد به تعهدات و توافقات بین المللی و دوجانبه پایبند است، اما اثر ملموس مواضع اعلام شده از سوی طالبان با سیاست های اعمال شده کمتر منطبق است و زمینه نارضایتی افکار عمومی مردم ایران را فراهم آورده است.
وی در واکنش به این موضع برخی کارشناسان و سخنگویان حکومت طالبان که ایران از وضعیت داخلی و سیاست های حکومت کنونی انتقاد می کند، توضیح داد: ما انتقاد نمی کنیم. ادبیات ما در مقایسه با کشورهایی که رفتارهای داخلی را محکوم می کنند یا هشدار می دهند، متمایز است. ما با قریب نیم قرن تجربه جمهوری اسلامی با بیانی دلسوزانه، تجارب خود را توصیف می کنیم. ما مناسب می دانیم مردم افغانستان مثل هر کجای دنیا بر اساس اجماعی عمومی و جلب مشارکت اکثریت، در مسیر تثبیت نظام مطلوب خود موفق شوند. بیان این نگرش پیشنهادی از سر صدق است که ریشه در متن کلام باری تعالی دارد.
کاظمی قمی در مورد حکومت موفق در افغانستان تأکید کرد: امروز یک حکومت اسلامی موفق؛ حکومتی است که منزوی نشود و از همه امکانات و تنوع و ظرفیت ملی خود برای مشارکت در نظام بین الملل بهره گیرد. امروزه بیگانگانی هستند که مصمم به انزوا و حصارکشی پیرامون اسلام هستند، برچیدن این حصار بیرونی با حصارکشی در داخل ناممکن است.
وی ادامه داد: هزار سال پیش فارابی از یک مدینه فاضله سخن گفت. عصری که او در آن زیست کم از امروز نداشت اما او به حق معلم ثانی نام گرفت چون برای ما یک تصویر مفهومی ساخت. فارابی همه عناصر انسانی را در بستر یک جامعه فراگیر با حق مشارکت و ایفای نقش اجتماعی و سیاسی برای یکایک قطعات آن پذیرفت. این همان الگوی مناسب و پاسخ به صورت مسئله ای است که امروز ما برای افغانستان به عنوان سرزمینی در قلب آسیا می جوییم. پیشنهاد برپایی یک دولت فراگیر که جمهوری اسلامی ایران از آغاز دوره حکومت سرپرستی طالبان به آن توجه داد، آرمان و رویا نیست، بلکه کوششی برای استفاده از همه ظرفیت های افغانستان در مسیر آبادانی و ثبات است.
این دیپلمات برجسته ایرانی از حضور جمهوری اسلامی ایران در نشست آینده دوحه با حضور دبیرکل سازمان ملل و نمایندگان ویژه افغانستان از کشورهای مختلف خبر داد و تأکید کرد که موضع ایران در این نشست، مستقل و مبتنی بر درک عمیق واقعیات و الزاماتی است که منافع مردم و حکومت افغانستان توامان در آن مستتر است.

وی در ادامه گفت افغانستان کنونی از معدود همسایگان ما است که افق‌نمایِ تصویری بلند از همه تاریخ و هویتی را ساخته که امروز بخشی از ایران را نمایندگی می کند. این یک تعارف نیست، چرا که وقتی به تنوع و تمایز کنونی مردمان، گویش ها، مذاهب، مناسک و باورهای مردم افغانستان می نگریم، و به هر قلمرویی وارد می شویم، گویی به تاریخ یگانه و پیوسته قرون سوم تا ششم هجری، عصر طلایی و تمدن سازی باز می گردیم که ما در یگانگی با هم یک پیکره را در غرب آسیا تشکیل داده بودیم. گاه حتی به تاریخی قدیمی تر هم توجه می کنم: زمانی که اقوام هندوآریایی در فلات ایران ساکن شدند و دولت های بزرگی را برپا ساختند. به عنوان مثال، به باور پشتون شناسان بزرگی چون آکادمیسین کوشف، زبان پشتو یکی از شاخه های زبان های آن اقوام بود. حتی بسیاری از قبایل پشتو زبان که به مناطق کوهستانی کوچیدند، همان کسانی بودند که در زمان حمله اسکندر مقدونی بنای مقابله با اشغال فلات ایران را گذاشتند و کشورگشایی یونانیان را در شرق ایران متوقف کردند. ما قرن هاست در غرب آسیا در برابر دستبردها و دست اندازی بیگانگان و قدرت های بزرگ، همچنین آرا و عقاید واپس گرایان که از لباس دین سود جستند و یا آنانی که رفتارهای هنجارشکنانه همراه با لحن نوگرایانه و غربی داشتند، ایستادهایم. بله، در کلیت شرایط، تلخ، سخت و ناگوار است اما بخش عمده آنچه روی داده ناشی از چشمداشت بیگانگان بود که این شرایط برای افغانستان رقم زد.

صدای افغان: بخش اندک باقیمانده آن را حاصل کدام عوامل می دانید؟
کاظمی قمی:
شک نداشته باشید، جهات متعدد از دول و ملل غرب آسیا نیز بی تقصیر نبوده و نیستند. یک صد سال است سروده عالمه بزرگ شرق، محمد اقبال الهوری که همه ما را مخاطب ساخت تا از خواب گران خیزیم در گوش مردمان این منطقه طنین انداخته، اما هنوز به یک بیداری فراگیر منتهی نشده است. او به روشنی فراخوانی برای اتحاد و همبستگی ملل شرق، یعنی همان مردم یگانه ای داد که قرن ها با هم زیستند. اقبال از شهرها و زبان ها، نژادها و اقوام مصادیقی را برشمرده است. اما با کمال تأسف اینک فقدان آن پیوستگی، همدلی، یکپارچگی و یگانگی آزاردهنده شده است. بنابراین معتقدم این کم دقتی و ستیز بی جهت درونی میان مجموعه های یکپارچه ای که همبستگی آنان می تواند زمینه اعتالی دوره ما را رقم زند را باید از میان برچید.

صدای افغان: الگوی شما برای تحقق چنین آرمانی چیست؟ تحقق این اندیشه در بستر واقعیت امروزی چگونه ممکن است؟
کاظمی قمی: نخست ببینیم الگوی یک جامه سعادتمند که با اقتضای شرایط امروزی انطباق داشته باشد و ریشه در بومزیست ما پیدا کند را در کجای تاریخ و سرزمین مشترک پهناور و تمدن ساز ما باید یافت. هزار سال پیش فارابی از یک مدینه فاضله سخن گفت. عصری که او در آن زیست کم از امروز نداشت اما او به حق معلم ثانی نام گرفت چون برای ما یک تصویر مفهومی ساخت. فارابی همه عناصر انسانی را در بستر یک جامعه فراگیر با حق مشارکت و ایفای نقش اجتماعی و سیاسی برای یکایک قطعات آن پذیرفت. این همان الگوی مناسب و پاسخ به صورت مسئله ای است که امروز ما برای افغانستان به عنوان سرزمینی در قلب آسیا می جوییم. پیشنهاد برپایی یک دولت فراگیر که جمهوری اسلامی ایران از آغاز دوره حکومت سرپرستی طالبان به آن توجه داد، آرمان و رویا نیست، بلکه کوششی است در جهت استخدام همه ظرفیت های افغانستان در مسیر آبادانی و ثبات.

صدای افغان: طالبان افغانستان می گوید به این سطح از مشارکت رسیده است، پس چه ضرورتی است که این موضع پیوسته بیان شود؟
کاظمی قمی:
واقعیت را نمی توان کتمان کرد. ببینید باید پذیرفت که امروز به همان میزان که فقه رایج حنفی زمینه ساز اجرای احکامی اسلامی برای بخش مهمی از جامعه است، مناسب است آرای فقهی دیگران نیز محترم شمرده شود. به همان اعتبار که مشرب اعتقادی ماتُردیدی منزلتی اساسی دارد، سایر نگرش های کلامی نیز، اسباب ایمان سایر مردم مسلمان را موجب شده است، در همان پایه ای که سلوک اهل طریقت زمینه اعمال رفتارهای اجتماعی را معنا بخشیده است، مولفه های دیگر هم هستند که در تنظیم نحوه تعامل اجتماعی هنجارسازی می کنند. به نظرم در رده های بعد این فهرست، السنه، سنت ها و حتی تنوع جنسیتی جای دارند. فراموش ننماییم؛ آنگونه که قرآن کریم می فرمایند: «انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا»؛ مبنای ما در به رسمیت شناختن و تعامل با سایرین، پذیریش تنوع است. حتی به صراحت خداوند معیار برتری را نیز در میان این تنوع جنسیتی و قومیتی مشخص نموده و فقط پرهیزگاری و تقوا را اسباب کرامت تعیین فرموده است. لذا اگر قصد بر این قرار گیرد خود را از این تنوع محروم سازیم و نگرشی همه شمول و فراگیر را به سطح تقسیم چند منصب اداری در ساختار حاکمیت مختصر کنیم، ظرفیت و توانِ سرمایه بزرگی که در جامعه است را از میان برداشته ایم. امروز یک حکومت اسلامی موفق؛ حکومتی است که منزوی نشود و از همه امکانات و تنوع و ظرفیت ملی خود برای مشارکت در نظام بین الملل بهره گیرد. امروزه بیگانگانی هستند که مصمم به انزوا و حصارکشی پیرامون اسلام هستند، برچیدن این حصار بیرونی با حصارکشی در داخل ناممکن است.

صدای افغان:طالبان به این دیدگاه ایران چگونه باید بنگرد؟ آیا این گونه انتقادات در تنظیم روابط دو کشور اسالمی سازنده است؟
کاظمی قمی:
ما انتقاد نمی کنیم، ادبیات ما در مقایسه با کشورهایی که رفتارهای داخلی را محکوم می کنند یا هشدار می دهند، متمایز است. ما با قریب نیم قرن تجربه جمهوری اسلامی با بیانی دلسوزانه، تجارب خود را توصیف می کنیم. ما مناسب می دانیم مردم افغانستان مثل هر کجای دنیا بر اساس اجماعی عمومی و جلب مشارکت اکثریت، در مسیر تثبیت نظام مطلوب خود موفق شوند. بیان این نگرش پیشنهادی از سر صدق است که ریشه در متن کلام باری تعالی دارد. انسانی که در دو ماهیت زن و مرد آفریده شده است، از نظر خالق خود دارای حقوقی است و ما باید نخست به این حقوق اذعان کنیم، سپس بیاندیشیم با کدامین الزامات می توان حقوق را بدون برهم زدن تعادل در مناسبات اجتماع و سنن رایج میان اقوام برقرار کرد. تصور کنید ما چنین دیدگاهی را مورد توجه قرار ندهیم. آن گاه همان ماهیت استعماری قرون گذشته با ابزار و سازوکارهای تازه یک جهان را علیه ما بسیج می کند و با تمسک به این اغراض، قوانین و الزامات مطلوب خود را به بهانه فصل هفت منشور ملل متحد وضع می کنند.

صدای افغان: این دقیقاً همان فضایی است که الان بر سر نشست سازمان ملل در دوحه طی هفته بعد سایه انداخته است. جمهوری اسلامی ایران هم یکی از مدعوین به این نشست است، بنابراین گویی یک سیاست یکپارچه در حال شکل گیری است تا با موضوع زنان و آموزش یک جبهه جهانی علیه طالبان ایجاد کنند. آیا مواضع ایران در این موضوع با دیگر کشورها همراه شده است؟
کاظمی قمی: شما فضا را بسیار خوب تشخیص دادید، به نظرم دریافت شما بی راه نیست. دقت نماییم؛ در موضوعات انسانی رقابت های ژئوپلتیک و نگرش های سیاسی دولت ها بی تاثیر است. درباره موضوع زنان و دختران و آموزش و حقوق اجتماعی آنها امروز دامنه انتقاد را در بستر سازمان هایی چون الازهر و سرزمین های اسلامی، که نمی خواهم فهرست کنم، آن هم در قلمرو فقاهتی خود برادران اهل سنتِ مسلمان به وضوح می بینیم. جمهوری ایران یک دولت پذیرفته شده در جامعه جهانی است و ملزم است توافقات و تعهدات پذیرفته شده خود را محترم شمارد، لذا حضورش در این نشست علاوه بر موقعیت همسایگی و منطقه ای، متاثر از ایفای مسئولانه تعهداتش است. البته شاهد خواهید بود، موضع جمهوری اسلامی ایران در نشست دوحه مستقل و مبتنی بر درک عمیق واقعیات و الزاماتی است که منافع مردم و حکومت افغانستان توامان در آن مستتر است. ما به نحوه اجرای رویکردهای یکجانبه از سوی دولت های بزرگ و سازمان های جهانی سخت و صریح انتقاد داریم. باور ما آن است؛ نگاه به مسائل انسانی از سوی سازمان ملل نباید جنسیت زده شود. همچنین بی نهایت بیم‌ناک از آن هستیم این مسیر سبب گردد تا شورای امنیت در پاییز و زمستان امسال در نوبتی تازه و با به‌انهای متفاوت به اتکای فصل هفت منشور ملل متحد عقوبات و تحریم های بیشتر را اعمال کند. آن گونه که مشاهده خواهید کرد، موضع ما در دوحه مبتنی بر نگرش به واقعیات و اصولی است که الزاماً مطلوب قدرت های بزرگ نیست، اما سخنگوی یک جهت خاص هم نخواهیم شد. ما معتقدیم هر دولتی باید مستقل از حقوق مشروع ملت خود با استدلال و مسئولانه منطبق بر تفسیر حقوق و قوانین بین الملل دفاع کند. این سیاست ما را جامعه جهانی در دفاعی که از حقوق هسته ای خود ذیل ان.پی.تی داشتیم، مشاهده کرد. بدیهی است امیدواریم افغانستان هم مسیر دفاع مشروع با موضعی مستقل و ایفای نقشی مسئولانه موفق گردد. ما در این زمینه همچنان که پیشنهاد دهنده هستیم، حامی و مشورت دهنده نیز خواهیم بود.

صدای افغان: نقطه کانونی مشکل همین است که اشاره کردید. امروز کشورهای جهان و منطقه، حتی همسایگان در شناسایی طالبان افغانستان تعلل می ورزند، لذا تا وقتی که این مهم محقق نشود، چه انتظار و امیدی برای طالبان است که بتواند مدافع حقوق افغانستان باشد؟
کاظمی قمی: مردم افغانستان برای اخراج اشغالگر و مقاومت سرمایه بزرگی را طی قرن اخیر به استخدام گرفتند. آنها مسئولانه از کیان و استقلال افغانستان دفاع کردند. امروز دفاع از کیان افغانستان به عنوان عضوی از جامعه جهانی می طلبد در نظام بین الملل عضو فعال، مسئول و تعهدپذیری بود. اینجا مایلم تاکید کنم ارزیابی متخصصان و دانشگاهیان، اهل رسانه و تحلیلگران در جمهوری اسلامی ایران که افکار عمومی کشور را نمایندگی می کنند، نسبت به موضوع کلیدی شناسایی در پی تحولات یکسال و اندی اخیر مبتنی بر مشاهده دو پیش نیاز بود. بدیهی است دولت جمهوری اسلامی ایران نیز باید بسته به انتظار افکار عمومی و خواست جمهور ملت خود سیاست های ملی را تدوین کند. یکی از آن دو پیش نیاز مورد انتظار افکار عمومی، مداقه در قانون اساسی حکومتی است که در همسایگی ایران مسئولیت قدرت را به دست گرفته است. متاسفانه به رغم ماه ها انتظار چنین متنی تاکنون انتشار نیافته تا مورد بررسی و تصویب فراگیر مردم افغانستان شود و نخبگان در ایران با بررسی آن افکار عمومی را متوجه نگرش و سیاست مسئولانه طالبان نمایند. شما امروز برای معرفی خود در یک تجارت ساده نیز باید آئین نامه و اصول شرکت خود را در دسترس قرار دهید. استانداردها، تعهدات و ضمانت های الزمی که متقاضی برای پذیرش اصالت و کیفیت محصول نیاز دارد را باید معلوم سازید. وجود یک قانون و میثاق پذیرفته شده از سوی اکثریت، نکته اول است.
عامل بسیار مهم دوم که موجب قناعت افکار عمومی خواهد شد، مشاهده ملموس پایبندی حکومت ها به تعهدات و عهدنامه های بین المللی است. نادیده انگاشتن این تعهدات بزرگترین لطمه برای وجاهت حکومت هاست. البته حکومت سرپرستی طالبان مجموعاً مواضعی گرفت که نشان دهد به تعهدات و توافقات بین المللی و دوجانبه پایبند است، اما اثر ملموس مواضع اعلامی طالبان بر روی زمین با سیاست های اعمالی کمتر همراه شده و زمینه نارضایتی افکار عمومی مردم ایران را فراهم آورده است.

صدای افغان: مردم ایران کدام تعهد و موضع طالبان را نشانه عدم پایبندی می دانند؟
کاظمی قمی:
من نمی خواهم سخنگوی مردم باشم. شما به عنوان رسانه این پرسش با مردم ایران در میان بگذارید، کافیست این سوال را از خود مردم داشته باشید، رفتار اجتماعی آنان را مشاهده کنید. من تجربه های زیاد و ناگفته ای دارم، روشن ترین نمونه موضوع آب است. در یک محیط اجتماعی میان طیفی از نخبگان تصمیم ساز که دانشجویان هم جمعیت را همراهی می کردند، برای تبیین شرایط افغانستان دعوت شدم. سخنرانی من یقیناً متعاقباً انتشار پیدا می کند. آنجا من بر الزامات کمک به افغانستان امروز و ارزش های مقاومت برای استقلال و اخراج اشغالگر تاکید کردم. فضای جلسه بی نهایت مثبت بود. وقتی به پرسش و پاسخ رسید، جوانی برخاست و با نشان دادن چند تصویر ماهواره ای از رها شدن آب در اراضی لم‌یزرع در شرایطی که یک تعهدنامه تاریخی میان دو کشور وجود دارد، سخن گفت. مستندات او و استدلالش چنان قوی بود که فضای جلسه را دگرگون ساخت. من از تجربه های دیگر که درباره قاچاق مواد مخدر، جرائم حاصل از ورود غیرقانونی اتباع از مرزهای تحت کنترل حکومت سرپرستی طالبان، ورود عناصر تروریست و تسلیحات آن ها، برخورد غیرمسئولانه یک کارگزار در گمرک با یک تاجر یا راننده و یا زندانی و... سایر مصادیق ریز و درشت، سخن نمی گویم. من طی یکسال اخیر با مصادیق بسیاری از پرسش‌گری افکار عمومی درباره رویکرد کشورشان ایران، نسبت به طالبان روبرو هستم. ما برای ساماندهی روابط، پایدار و مشروع سازی مناسبات به افکار عمومی نیاز داریم. افکار عمومی آگاه و بینا هستند، لذا باید در کنار مواضع اعلامی، مستندات عینی هم از ناحیه خود مسئولان امر در طالبان اجرا و مشخص گردد. تا مردم باور کنند با یک حکومت مسئولیت پذیر در افغانستان روبرو هستند.

صدای افغان: به نظر شما چه باید کرد؟
کاظمی قمی:
ما دو وظیفه داریم. در بعد خارجی؛ ما متعهد به اجرای تعهدات خواهیم ماند، چون مسئولیت پذیری در نظام بین الملل موجب مشروعیت ما است. بنابراین پایبندی به اجرای تعهدات از سوی مسئولان امر در افغانستان، خواسته اصلی برای تنظیم روابطی پایدار است. دلیل هم روشن است باید پاسخگوی افکار عمومی باشیم. اما در زمینه داخل؛ بی ثباتی و کم دقتی رفتار دولت قبل افغانستان در همین موضوع آب ما را به این قناعت رساند که یک سیاست ملی هم در پیش بگیریم. ما تجربه چاه نیمه ها برای مدیریت آب های سطحی روی اراضی خود را داشتیم. اینک با استفاده از دانش های نو و توان علمی داخلی جمهوری اسلامی در حال مطالعه یک طرح بزرگ هستیم. با بهبود تکنیک آبیاری و بهینه سازی آن، الگوی کشت گلخانه ای و به کارگیری روش های پایدار، مصمم شدیم منابع آب موجود را مدیریت کنیم. روندهای آموزشی به کشاورزان و اهالی منطقه را برای مدیریت منابع به کار خواهیم گرفت. از ظرفیت انرژی های نو و تجدیدپذیر برای اجتناب از تبخیر آب و شیرین سازی منابع استفاده خواهیم کرد، کشت گیاهان مقاوم که کمک به امنیت غذایی ما کند را جایگزین می کنیم، مانیتورینگ منابع آب، آبیاری هوشمند، بازیافت آب با تکنیک و کاربرد علوم نوین که فیلترهای تصفیه آب برای بازگشت و بازیافت آب های آلوده به چرخه حیات را به عنوان برنامه های ملی و جایگزین شروع می کنیم. اجرای این برنامه ها در صحنه داخلی مانع از بازیگری دیگران خواهد شد. البته متاسفیم که برخی از همسایگان ما در شرق و غرب صرف نظر از عدم اجرای تعهدات دوجانبه گاه از ابزار آب برای امتیازگیری هم استفاده کردند. در یک جمله ما در مسیر پایدارسازی شرایط زیست مردمان خود به همان میزان مصمم هستیم که در تنظیم مناسبات همسایگی به اجرای تعهدات و تکالیف پذیرفته شده با عزمی تازه و محکم نظر خواهیم داشت.

صدای افغان: دشمن و تهدید اولی که ممکن است متوجه حاحمیت طالبان گردد را در قالب چه احتمالی می دانید؟
کاظمی قمی:
صادقانه؛ افغانستان با دو تهدید بالفعل داخلی و خارجی که تصادفاً به هم نزدیک شده اند، روبروست. نامعلوم ماندن تصمیم رهبران حکومت سرپرست درباره حقوق اجتماعی بخشی از جامعه که حاصل فقدان یک قانون اساسی مشروع و پذیرفته شده توسط اکثریت است، سبب شده تهدید بالقوه خارجی طی ماه های قبل با تهدید بالفعل قریب الوقوع قابل پیشبینی، سرنوشت و مشروعیت حکومت فعلی را به گروگان گیرد و آنگاه افغانستان تحت فشار سیستماتیک همه جانبه ای واقع شود. ترسم آن است؛ افغانستان از این پنجره در حال بسته شدن زمان عبور نکند.

جهان آسیای میانه ۰ نفر شقایق بهروزی برچسب‌ها افغانستان طالبان ایران

منبع: ایرنا

کلیدواژه: افغانستان طالبان ایران افغانستان طالبان ایران جمهوری اسلامی ایران نظام بین الملل اجرای تعهدات مردم افغانستان مسئولان امر افکار عمومی پذیرفته شده بین المللی صدای افغان مردم ایران کاظمی قمی یک حکومت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۳۱۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟

یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمت‌هایی از این استان به‌طور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه می‌کند و حتی سیل نیز خسارت‌های قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.

به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نه‌چندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین می‌رود. همین بارش‌ها در صورت مدیریت صحیح می‌تواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبرد‌های مدیریتی باعث شده تا سیستانی‌ها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.

از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ در سیستان‌وبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعه‌ای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویت‌ها را جابه‌جا کرده است.

نیم قرن چانه‌زنی بر سر آب

به دنبال کشمکش‌های تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوه‌های هندوکش سرچشمه می‌گیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخست‌وزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. بر‌اساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سال‌های معمولی و نرمال آبی است.

این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص می‌شود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب می‌باشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب می‌رسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سال‌های اخیر با وجود دیدار‌ها و گفتگو‌های متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.

ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیا

کارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سد‌هایی که در افغانستان ساخته می‌شود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشور‌هایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازی‌های افغانستان روی کانال هیرمند و سد‌های دربندی‌خان و هریرود نقش بسزایی دارند.

درواقع افغانستان با این سرمایه‌گذاری‌های خارجی موفق به اجرای برنامه‌های آبی خود شد و ایران یکی از کشور‌هایی است که از این پروژه‌ها متضرر می‌شود. امنیتی‌سازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند نیز نسبت به کوچک‌ترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان می‌دهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیرو‌های فعالی کم‌نصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغه‌ها و طرح‌های همان تعداد محدود هم بی‌توجهی می‌شود. برای درمان مشکل آب، طی دهه‌های اخیر سرمایه‌های زیادی به بهانه اجرای طرح‌های توسعه‌ای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرح‌های پرهزینه تقریبا هیچ آورده‌ای برای مردم این منطقه نداشته است.

مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشد

در روز‌های اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارش‌های قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آن‌ها چاره‌ای جز روانه کردن آب‌های سرریز شده به سمت ایران نداشته‌اند. با این حال مقامات دو کشور واکنش‌های مثبتی نسبت به این موضوع نشان داده‌اند.

ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستان‌وبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سد‌ها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.

علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم با ابراز امیدواری از ادامه‌دار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنی‌ها و نشست‌های متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.

درویش: طالبان اراده مثبتی ندارد

محمد درویش فعال محیط‌زیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانه‌ای است که آورده‌اش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته می‌شود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.

دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج می‌شود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان می‌رود. گزارش‌هایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراه‌رود» آمده.

فراه‌رود یکی دیگر از رودخانه‌هایی است که از افغانستان جاری می‌شود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالاب‌های تشکیل‌دهنده دریاچه هامون است، می‌رسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آن‌ها اگر می‌توانستند این آب را هم نمی‌دادند.

در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراه‌رود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون می‌شده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا می‌کرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالاب‌ها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد می‌کند و پرندگان برمی‌گردند.

اگر گود زره شوره‌زار است، پس هامون هم شوره‌زار حساب می‌شود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شوره‌زار می‌شود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و می‌خواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق می‌افتاد، هم ایران از آن نفع می‌برد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم می‌توانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم می‌شد و چشمه‌های گرد و خاک هم مهار می‌شد.

اما افغان‌ها میانبر زده‌اند و اجازه نمی‌دهند که آب وارد ایران شود و می‌خواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق می‌تواند در کوتاه‌مدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود می‌آید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخش‌های غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آن‌ها هم آسیبش را خواهند دید.»

رهاسازی آب به نفع افغانستان است

متاسفانه مذاکره‌کنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق می‌تواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیاز‌های خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آن‌ها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانه‌هایی هستند که وارد افغانستان می‌شود و ایران هم جلوی آن‌ها را نگرفته.

اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آب‌ها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشور‌ها بهتر باشد و وضعیت رفاهی‌شان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و می‌توانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قوی‌تری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگ‌ترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانی‌ها را داشته باشد تا آن‌ها هم هوای افغانستانی‌ها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف می‌شود.

می‌توانیم حتی بیشتر حقابه بگیریم

درویش معتقد است که افغانستان به‌شدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه باد‌های ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به باد‌های ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کرده‌اند و ما می‌توانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربین‌ها زیاد شود. سپس برق را به کشور‌های همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم می‌تواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانی‌ها آب می‌دهیم، در عوض از آن‌ها برق می‌گیریم و این یک معادله برد-برد است.

به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمه‌های تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر می‌شود و حتی می‌توان در آنجا پنل‌های خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که می‌خواستند از حقابه برای تامین آب نه‌فقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمی‌رسد و ایرانی‌ها می‌خواهند برای توسعه شهر‌های خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابه‌ای به تالاب بین‌المللی هامون نرسید و چشمه‌های تولید گرد و خاک افزایش یافت.

باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاه‌های ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کرده‌اند و ما خودمان این فهم بوم‌شناختی را به آن‌ها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آن‌ها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زاینده‌رود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سد‌ها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانی‌ها همین بلا‌ها را بر سر هیرمند و هریرود می‌آوردند و اجازه نمی‌دادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»

حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنید

درویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستان‌وبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمی‌کند. سیستان منطقه بسیار کم‌بارشی است و میانگین بارندگی‌هایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش می‌آمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسن‌همجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیه‌خانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبه‌رو می‌شوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده می‌کنند تصفیه نمی‌شود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری می‌شود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیه‌خانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دست‌کم بر‌ای کشاورزی می‌شود از آن استفاده کرد. این کار‌های مهمی است که ایرانی‌ها باید در آن منطقه انجام دهند.»

دیگر خبرها

  • طالبان خطاب به روسیه: حکومت افغانستان فراگیر است | دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • طالبان: دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • کابل خطاب به مسکو: حکومت افغانستان فراگیر است
  • قزاقستان: کشورهای مختلف به برقراری روابط با کابل تمایل دارند
  • تعداد جان‌باختگان سیل در افغانستان افزایش یافت
  • جنایات اسرائیل نفرت مردم آمریکا را برانگیخته است
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • دیپلمات افغان: جهان به سمت تعامل با کابل پیش می‌رود
  • دستاوردهای جهاد افغانستان را حفظ می کنیم
  • طالبان: برای حفظ دستاوردهای جهاد افغانستان تلاش می‌کنیم